فصد خون غرب تهران
سئو
برزگران/a>
تبلیغات
طراحی سایت
خشکشویی
تاریخ امروزشنبه , ۱ دی ۱۴۰۳

این متن را از صفحه اینستاگرم دوست هنرمندم بهزاد ریاضی انتخاب کردم، هنرمندی که قلم خوبی دارد هم برای نوشتن و هم برای طراحی کارتون

دست راست خانم “ساساموری” که در دست من است سوخته و تغییر شکل داده، خانم ساساموری سیزده ساله بود که هیروشیما را بمباران اتمی کردند، در راه مدرسه گرمای انفجار لباس‌هایش را سوزاند اما از میان دود و غبار و اجساد خود را به مدرسه رساند و بی‌هوش شد، یک هفته در مدرسه بی‌رمق و تشنه در میان سایر مجروحین بود تا اینکه مادرش پیدایش کرد بعدها در بیست و‌ دوسالگی به‌کمک یک انجمن خیریه آمریکایی به نیویورک‌ آمد و جراحی پلاستیک شد و چهره بهتری پیدا کرد

“ساساموری” پرستار شد، ازدواج کرد و یک پسر به‌ دنیا آورد اما مدتی بعد به‌خاطر مواد رادیواکتیو ناشی از بمباران، سرطان معده گرفت و شش سال را صرف غلبه بر سرطان کرد و زنده ماند بعد از این همه درد و رنج، وقتی یک دانشجوی آمریکایی از او پرسید اگر خلبانی را که بمب روی هیروشیما انداخت می‌دیدی به او چه می‌گفتی؟ خانم ساساموری گفت با عشق به او می‌گفتم سلام
شعرومتن

اشتراک‌گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *